مجید جلالی؛ استاد دانشگاه یا کامپیوتر ازکارافتاده؟

مجید جلالی در فوتبال ایران به‌عنوان یکی از مربیان «بادانش» تلقی می‌شود‌؛ او روزهای نخست مربیگری‌اش را با کاغذ و قلم و در میانه‌های راه با استفاده از لپ‌تاپ و تبلت دیده شد تا دست‌کم نشان دهد به علم روز فوتبال دنیا علاقه‌مند است. همین علاقه هم برایش القاب مختلفی در پی داشته که «آقامعلم» و «مجید کامپیوتر» از مهم‌ترین آنهاست. بااین‌حال روندی که او در عرصه مربیگری طی کرده نشان می‌دهد جلالی، نه‌تنها در درجه‌بندی معلم و استاد‌ پیشرفتی نداشته، بلکه با درجازدن در برنامه‌های تکراری، کامپیوتری با ورژنی قدیمی دارد که چندان خوب آپدیت نشده است.

تیم گل‌گهر، یازدهمین تجربه مربیگری مجید جلالی در سطح حرفه‌ای فوتبال ایران است و روی کاغذ که فعلا کسی هیچ شانسی برای رسیدن به قهرمانی و  حتی رسیدن به رتبه‌های بالای جدول، برایش متصور نیست. «آقامعلم» که کارش را در لیگ برتر با هدایت پاس تهران در سال 1383 شروع کرد، توفانی به راه انداخت و پاسی‌ها را قهرمان لیگ برتر کرد. سال دوم حضورش در پاس اما هیچ شباهتی به سال نخست نداشت؛ او با 3 برد، 3 مساوی و 2 باخت از این تیم جدا شد تا عاشقانه‌اش با پاس دست‌کم برای سال دوم، فرجامی نداشته باشد. او اما بعد از پاس راهی صباباتری شد تا نشان دهد اندیشه‌هایش هنوز خریدار دارد؛ جلالی توانست با صباباتری جام حذفی و سوپرجام را به دست بیاورد، ولی تفکراتش زیاد در لیگ برتر مشتری نداشت؛ حالا یا بهانه‌جویی مدیریت یا نتیجه‌نگرفتن مناسب، هرچه ‌‌بود، جلالی بیش از سه هفته روی نیمکت صبا در لیگ برتر دوام نیاورد و با کسب یک برد، یک مساوی و یک باخت از کار برکنار شد. مربی‌ای که در عرض چندسال توانسته بود دو جام مهم داخلی را به دست بیاورد اما در تصمیمی عجیب‌وغریب، بعد از اخراج از صباباتری، دست به ریسک زد و در میانه‌های همان فصل راهی شهید قندی یزد شد. شاید در آن زمان، جلالی بیش از اندازه به فلسفه‌های فوتبالی‌اش ایمان داشت، چون شهید قندی مشخص بود باید برای بقا بجنگد و نیاز به یک مربی با کاریزمای بالا داشت. جلالی اما نتوانست مانع سقوط شهید قندی شود. همان سقوط اما آغازی بر شک‌وتردید بر دانش «روز» مجید جلالی بود؛ او که سابقه قهرمان‌کردن پاس در لیگ برتر را داشت، دیگر هرگز روی موفقیت را ندید؛ حتی پیوند دوباره‌اش با پاسِ موردعلاقه‌اش در لیگ ششم هم با یک جدایی تلخ همراه شد؛ جلالی کلا 11 هفته هدایت این تیم را برعهده داشت و بعد از ثبت 4 برد و 4 باخت از پاس اخراج شد تا هر دو بعد از آن، از سطح اول جدا شوند؛ پاس به ورطه سقوط رفت و با طرح نابخردانه دولت احمدی‌نژاد به همدان هبه و بعد هم از اذهان پاک شد و مجید جلالی هم دیگر هرگز نتوانست تیمی را حتی به رده دوم جدول رده‌بندی هم برساند. جلالی بعد از پاس راهی استقلال اهواز شد، ولی در آن تیم هم نتوانست نتایج به‌دردبخوری را کسب کند.

بازگشت جلالی و اندیشه‌های کامپیوترگونه‌اش به لیگ، مصادف با حضور در فولاد در لیگ هشتم شد. او تا آخر فصل ماند و با رتبه هفتمی در پایان فصل از فولاد کنار گذاشته شد. در لیگ نهم اما از هفته نهم دوباره هدایت فولاد را به دستش سپردند تا دست‌آخر به کارش در این فصل با ایستادن در رده دهم پایان دهد. فصل دهم لیگ برتر اما می‌توانست فصل احیای جلالی باشد؛ او با فولاد به رتبه ششمی رسید و یک فصل بعد اما در شرایطی که تیم را در رتبه چهاردهم جدول نگه داشته بود، از کار برکنار شد. با وجود ثبت آن نتایج اما این‌بار تراکتورسازی با مهره‌های درخشانی مثل علی کریمی و کریم انصاری‌فرد به سراغش آمدند؛ در لیگ سیزدهم او روی نیمکت تراکتوری‌ها نشست، ولی بعد از 23 هفته و درحالی‌که 11 مساوی در کارنامه داشت، از کار برکنار شد. بعد از اخراج از تراکتورسازی نوبت به سایپا رسید تا در دو فصل تیمش را به جلالی بسپارد؛ یک عنوان هفتمی در فصل اول و سپس یک عنوان هشتمی با ثبت 13 باخت در فصل دوم، به داستان این دو هم پایان داد. بعد از سایپا هم نوبت به هدایت پیکان برای او رسید؛ جلالی کامپیوتر، دوسال‌ونیم هم روی نیمکت این تیم نشست و با وجود کسب نتایج درخور در یکی، دو فصل اول، به دلیل کسب نتایج بسیار ضعیف در سومین فصل حضورش در میانه‌های راه، از کار برکنار شد. او برای نهمین تجربه مربیگری‌اش نساجی را انتخاب کرد، ولی با این تیم و مدیریتش هم وارد چالش جدی شد و سرانجام در فاصله یک هفته مانده به پایان رقابت‌های لیگ، از کارش استعفا داد. جلالی با شروع فصل جدید و با توجه به آماری که در مربیگری ثبت کرده بود، مشتری‌ای نداشت. تیمی به سراغش نرفت و او فصل را بیرون از گود نشست. بااین‌حال اما نتایج بد بگوویچ با گل‌گهر کاری کرد که جلالی بعد از دوری شش‌هفتگی دوباره سکان هدایت تیمی در فوتبال ایران را به دست بگیرد؛ تیمی که دوباره برای فرار از سقوط باید بجنگد. سیرجانی‌ها حالا سکان را به دست مجید جلالی سپرده‌اند؛ مربی‌ای که قاعدتا دوست دارند برایشان استاد دانشگاه باشد نه یک کامپیوتر ازکارافتاده.