کد خبر : 1168
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 تیر 1396 - 13:59

سیرجان زخم خورده حادثه هفتم تیر/ شهید نصیری تنها کرمانی حادثه حزب جمهوری

سیرجان زخم خورده حادثه هفتم تیر/ شهید نصیری تنها کرمانی حادثه حزب جمهوری

7 تیر 1360 براثر انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت الله سید محمد بهشتی و 72 تن از یارانش به شهادت رسیدند. هفتم تیر سال ۱۳۶۰ تروری به وقوع پیوست که منجر به کشته‌شدن هفتاد و پنج نفر از اعضای این حزب شد. در ساعت ۲۰:۳۰ جلسهٔ حزب جمهوری اسلامی ایران

7 تیر 1360 براثر انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت الله سید محمد بهشتی و 72 تن از یارانش به شهادت رسیدند.

هفتم تیر سال ۱۳۶۰ تروری به وقوع پیوست که منجر به کشته‌شدن هفتاد و پنج نفر از اعضای این حزب شد. در ساعت ۲۰:۳۰ جلسهٔ حزب جمهوری اسلامی ایران در سالن اجتماعات دفتر مرکزی آن، واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. موضوع جلسه تورم و انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد: ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره‌سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمی‌گیرند انتخاب شوند…

 این حادثه شش روز پس از عزل “بنی‌صدر” از ریاست‌جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه “محمد جواد قدیری” عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.

شهید بهشتی: نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره‌سازی کنند
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت‌هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده‌ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
این روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان‌دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد‌ها نفر از مردم تهران خود در خیابان‌های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس‌ها بی‌امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس‌ها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و ده‌ها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس‌ها حمل می‌شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی‌شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می‌گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت‌الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت‌الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده‌اند.»
*عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام “محمد‌رضا کلاهی”، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. او در حزب ارتقاء یافت و مسوول دعوت‌ها برای کنفرانس‌ها و میزگرد‌ها و جلسات شد. ضمن آنکه مسوول حفاظت حزب نیز گردید.
او بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی شد و نهایتا از طریق مرزهای غربی کشور به عراق منتقل گردید. او در عراق با یکی از اعضای سازمان ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئله‌دار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید.
 *امام خمینی: بهشتی مظلوم زیست
 در پی به شهادت رسیدن آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران ایشان در دفتر حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران،حضرت  امام خمینی (س) پیامی خطاب به ملت ایران صادر کردند. در بخشی از این پیام که در تاریخ 9 تیر 1360 صادر شد، ایشان فرمودند که بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان شد. متن کامل این پیام به منظور بازخوانی تاریخی آن حادثه غم انگیز بدین شرح است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
اناللَّه و اناالیه راجعون.
ملتى که براى اقامه عدل اسلامى و اجراى احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادى قیام نموده است، خود را براى شهادت و شهید دادن آماده نموده است و به خود باکى راه نمى‏دهد که دست جنایت ابرقدرتها از آستین مشتى جنایتکار حرفه‏اى بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت رساند. مگر شهادت ارثى نیست که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد مى‏دانستند و در راه مکتب پرافتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسدارى مى‏کردند به ملت شهیدپرور ما رسیده است؟ مگر عزت و شرف و ارزشهاى انسانى، گوهرهاى گرانبهایى نیستند که اسلاف صالح این مکتب، عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانى از آن وقف نمودند؟.
مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدى راه دهیم؟ مگر دشمن قدرت آن دارد که با جنایت خود مکارم و ارزشهاى انسانى شهیدان عزیز ما را از آنان سلب کند؟ مگر دشمنهاى فضیلت مى‏توانند جز این خرقه خاکى را از دوستان خدا و عاشقان حقیقت بگیرند؟ بگذار این ددمنشان که جز به «من» و «ما» هاى خود نمى‏اندیشند و یأکلون کما تأکل الانعام عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضاى آزاد جوار معشوق برسانند .
ننگتان باداى تفاله‏هاى شیطان، و عارتان باداى خودفروختگان به جنایتکاران بین المللى که در سوراخها خزیده و در مقابل ملتى که در برابر ابرقدرتها برخاسته است، به خرابکاریهاى جاهلانه پرداخته‏اید. عیب بزرگ شما و هوادارانتان آن است که نه از اسلام و قدرت معنوى آن و نه از ملت مسلمان و انگیزه فداکارى او اطلاعى دارید. شما ملتى را که براى سقوط رژیم پلید پهلوى و رها شدن از اسارت شیطان بزرگ دهها جوان عزیز خود را فدا کرد و با شجاعت بیمانند ایستاد و خم به ابرو نیاورد، نشناخته‏اید. شما ملتى را که معلولانشان در تختهاى بیمارستانها آرزوى شهادت مى‏کنند و یاران را به شهادت دعوت مى‏کنند، نشناخته‏اید. شما کوردلان با آنکه دیده‏اید با شهادت رساندن شخصیتهاى بزرگ صفوف فداکاران در راه اسلام فشرده‏تر و عزم آنان مصمم‏تر مى‏شود، مى‏خواهید با به شهادت رساندن عزیزان ما این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید. شما تا توانسته‏اید به فرزندان اسلام چون شهید بهشتى و شهداى عزیز مجلس و کابینه با حربه ناسزا و تهمتهاى ناجوانمردانه حمله کردید که آنها را از ملت جدا کنید، و اکنون که آن حربه از کار افتاد و کوس رسوایى همه‏تان بر سر بازارها زده شد، در سوراخها خزیده و دست به جنایاتى ابلهانه زده‏اید که به خیال خام خود ملت شهیدپرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید، و نمى‏دانید که در قاموس شهادت واژه وحشت نیست. اکنون اسلام به این شهیدان و شهیدپروران افتخار مى‏کند و با سرافرازى همه مردم را دعوت به پایدارى مى‏نماید، و ما مصمم هستیم که روزى رخش ببینیم و این جان که از اوست تسلیم وى کنیم.
ملت ایران در این فاجعه بزرگ 72 تن بیگناه به عدد شهداى کربلا از دست داد. ملت ایران سرافراز است که مردانى را به جامعه تقدیم مى‏کند که خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بودند و دشمنان خلق گروهى را شهید نمودند که براى مشورت در مصالح کشور گرد هم آمده بودند. ملت عزیز، این کوردلان مدعى مجاهدت براى خلق، گروهى را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند. گیرم که‏ شما با شهید بهشتى که مظلوم زیست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام و خصوص شما بود دشمنى سرسختانه داشتید، با بیش از هفتاد نفر بیگناه که بسیارى‏شان از بهترین خدمتگزاران خلق و مخالف سرسخت با دشمنان کشور و ملت بودند چه دشمنى داشتید؟ جز آنکه شما با اسم خلق از دشمنان خلق و راه صاف کنان چپاولگران شرق و غرب مى‏باشید. ماگر چه دوستان و عزیزان وفادارى را از دست دادیم که هر یک براى ملت ستمدیده استوانه بسیار قوى و پشتوانه ارزشمند بودند، ماگر چه برادران بسیار متعهدى را از دست دادیم که اشداء على الکفار رحماء بینهم بودند و براى ملت مظلوم و نهادهاى انقلابى سدى استوار و شجره‏اى ثمربخش به شمار مى‏رفتند، لکن سیل خروشان خلق و امواج شکننده ملت با اتحاد و اتکال به خداى بزرگ هر کمبودى را جبران خواهد کرد. ملت ایران با اعتماد به قدرت لایزال قادر متعال همچون دریایى مواج به پیش مى‏رود و در مقابل ابرقدرتها و تفاله‏هاى آنان با صفى مرصوص ایستاده است، و شما درماندگان عاجز را که در سوراخها خزیده‏اید و نفَسهاى آخر را مى‏کشید به جهنم مى‏فرستد و خداوند بزرگ پشت و پناه این کشور و ملت است.
 اینجانب بار دیگر این ضایعه عظیم را به حضور بقیة اللَّه- ارواحناله الفداء- و ملتهاى مظلوم جهان و ملت رزمنده ایران تبریک و تسلیت عرض مى‏کنم. من با بازماندگان شریف و عزیز این شهدا در غم و سوگ شریک و رحمت واسعه خداوند رحمان را براى این مظلومان و صبر و شکیبایى را براى بازماندگان محترم آنان از درگاه خداوند متعال خواستارم. رحمت خدا و درود بى‏پایان ملت بر شهداى انقلاب از 15 خرداد 42 تا 7 تیرماه 60، و سلام و تحیت بر مظلومان جهان و مظلومان ایران در طول تاریخ. – روح اللَّه الموسوى الخمینى. (پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران)
* سیرجان زخم خورده حادثه هفتم تیر
مهدی نصیری لاری: در سال 1312 در سیرجان متولد شد. با از دست دادن پدر تحصیلات را به سختی دنبال کرد و از دانشسرای عالی تربیت معلم فارغ التحصیل شد. با پایان تحصیلات به تعلم و تدریس در مساجد و مدارس پرداخت و مبارزاتش را از همان زمان آغاز کرد. رژیم او را به اصفهان تبعید و عاقبت بازنشسته‌اش کرد.
پس از پیروزی انقلاب، فرماندار سیرجان شد و اندکی بعد در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم لارستان انتخاب شد و سرانجام در هفتم تیر 1360 به جمع شهدای انقلاب پیوست. مرقد پاک او در گلزار شهدای سیرجان زیارتگاه عاشقان جهاد شهادت است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.