آدم‌ربایان، کلیه مادرم را 100 میلیون فروختند!

شاکی به بازپرس کشیک دادسرا گفت: من برای خرید بیرون رفته بودم، شب که به خانه بازگشتم خبری از مادرم نبود. با تلفن همراهش تماس گرفتم که خاموش بود. برای پیدا کردن او خواستم از خانه بیرون بروم که ناگهان او را که زخمی بود، مقابل در خانه یافتم. او به سختی حرف می‌زد. مادرم را به خانه بردم و بعد از گفت‌وگو با وی متوجه شدم که سه مرد او را ربوده‌اند. سه مرد به زور وارد خانه‌مان شده بودند، دست و پای مادرم را بسته و با انداختن در خودرویی او را با خود برده بودند. در ادامه آدم‌رباها وی را به یک کلینیک برده و کلیه سمت راست مادرم را از بدنش جدا کرده بودند. آدم‌رباها سپس کلیه را صد میلیون تومان فروخته بودند. بعد هم مادرم را مقابل در از ماشین بیرون انداخته بودند.

باتوجه به این شکایت عجیب، با دستور قضایی تحقیقات پلیسی آغاز و خانواده او شناسایی شدند. در این مرحله با تحقیق از مادرش معلوم شد ماجرایی که پسرش برای پلیس و مرجع قضایی تعریف کرده صحت ندارد .

وی به افسر تحقیق گفت: پسرم از مشکلات روحی و روانی رنج می‌برد. او زمانی که حالش بد می‌شد اعضای خانواده را اذیت می‌کرد. پزشکان به ما گفتند برای بهتر شدن حالش باید او در مرکز روانی بستری شود. چند بار او را در بیمارستان روانی بستری کردیم. تا این‌که چند هفته پیش التماس کرد که دلش برای من و اعضای خانواده تنگ شده است و می‌خواهد برای چند روزی در خانه باشد. پسر بیمارم را به خانه آوردیم، اما مدام اعضای خانواده را اذیت می‌کرد. او خانه را ترک کرد و در جست‌وجویش بودیم تا این‌که از طریق پلیس متوجه شدیم به پلیس آگاهی رفته و این ادعا را مطرح کرده است.

پس از تحقیقات در دادسرا، پسر جوان به بیمارستان منتقل شد تا تحت درمان قرار بگیرد.